دولت اصغر قاتل همه جا پا برجاست

 

اسماعیل وفا یغمائی :

دولت اصغر قاتل همه جا پا بر جاست

چونکه در میهن جم کار به دست علماست

اصغر از کین رضا شاه اگر رفت به دار

زنده شد باز که این معجزه ی روح خداست

پهلوی رفت ز روح الله و آمد اسلام

پس از آن رشته ی هر کار به دست فقهاست

هریکی اصغر اکبرشده بنگر به وطن

که به هر گوشه ی آن حضرت اصغر پیداست

دار و زندان،ترور و قتل و جنایت ، غارت

دزدی وفقرو تجاوز بنگر زیر عباست

مرگ بر شاه چو گفتیم زد اصغر لبخند

گفت احسنت  رفیقان که کنون نوبت ماست

مرگ بر شاه شما عین حقیقت باشد

مرحبا برهمگیتان ز میانه،چپ و راست

آمد از گور برون  هشت به سر عمامه

ریش آراست ز اسبیل ولی قدری کاست

بنگر نیک کنون بعد چهل، پنج بر آن

چه کسی در همه جا روی همه منبرهاست

اصغرست او به خدا، اصغر اکبر شده است

باز کن چشم گرت نوز دو چشمت بیناست

تخت شد منبر و شه گشت بدل با اصغر

همتی آنچه وزد در همه جا باد بلاست

بیست و یک دسامبر 2023میلادی

 

 

سفره افتاده بفرما و بخور بسم الله

گاه چون گاو وگهی همچو شتر بسم الله

توی این سفره ببین از همه چیز و همه جا

ناز کم کن بخور ای شیخ نٌنٌر بسم الله

سفره حضرت اسلام نگر پهن و دراز

زیر سنگینی  با بیضه ی قٌر!بسم الله

قلب تهرانی وچشمان بلوچستانی

جگر بچه ی تبریزی و لر بسم الله

سینه و ناف ومیانجای زن صیغه فروش

شق کن ای شیخ ومکن قٌزقٌروقٌربسم الله

سفره نذری آل علی و شیخعلی است

سر این سفره نگر بوذر و حٌر بسم الله 

ساقی آمد که دهد بر تو شرابی مخصوص

توی جام تو،زخون شٌر شٌر و شٌر بسم الله

هی بلنان جگر و چشم ودل از شب تا صبح

تا بیفتی تو به چٌرت و خور و خور ! بسم الله

همره خور و خور و گوز و چس خود در رؤیا

 کٌرکٌری خوان و نما هی کٌر و کٌر بسم الله

لیک درعرصه بیداری می‌آید سرخ

دوزخی سرخ به سویت گٌر وگٌر بسم الله

دوزخی سرخ فراتر ز جهنم ای شیخ

فرصتی نیست بپر روی موتور بسم الله