جنگ اعراب و اسرائیل  قسمت دوم

 

نادر دولتشاهی :

هنگامیکه کانال سوئز  با سرمایه گذاری  فرانسه و بریتانیا و با همین نام  در سال 1869 در مصر ساخته شد

، اداره این کانال به این دو کشور سپرده شد.

 ساخت این آبراه ساخت بشر که بیشترین قسمت خاک مصر را از جزیره سینا جدا میکرد ، ده سال تا افتتاحش بطول انجامید.

این کانال با طول حدود دویست کیلومتر ، دریای مدیترانه را از طریق دریای سرخ

به اقیانوس هند متصل میکند و  امکان تردد کشتی های تجاری بین اروپا و آسیا را فراهم میکند.

 همانطور که در بخشی از مقاله قبل اشاره شد ، ملی کردن این کانال توسط جمال عبدالناصر موجب خشم انگلستان و فرانسه و همچنین اسراییل که در همسایگی مصر بود شد ، زیرا اسراییل نیز حق خود میدانست که کشتی های تجاریش از این کانال عبور کند. ملی کردن کانال سویز  منبع  خوبی برای  تامین هزینه های برنامه های اقتصادی و منطقه ای مصر بود.

 با بالا گرفتن این اختلافات در 26 اکتبر 1956 بطور غافلگیرانه در اطراف کانال سویز و در صحرای سینا پیاده کردp>

اسراییل  چتر بازان خود را  .

ابتدا قرار بود فرانسه و انگلستان نیز همزمان با اسراییل طبق رایزنی های مخفیانه  به صحرای سینا حمله کنند ولی فرانسه و انگلستان با دو روز تاخیر فرودگاه های اطراف کانال سویز را بمباران کردند.

 این حمله سه گانه ظاهرا برای باز پس گیری کانال سویز بود ولی نیت واقعی آنان   خلع ید ناصر از قدرت بود.

این  تهاجم بنام ” تهاجم  سه گانه” و یا ” جنگ سینا ” شهرت دارد که دومین جنگ اعراب و اسراییل نیز  محسوب میشود و نهایتا به اشغال  شبه جزیره سینا  و غزه منجر شد و تاریخ  خاورمیانه از این جنگ به بعد رقم خور که در زیر بدان اشاره میکنیم.

قابل ذکر است که دو سال قبل از آن  با شروع  جنگ جهانی دوم، جمال عبدل الناصر  رهبر مصر، مخالفت خود را برای پایان دادن حضور نظامی بریتانیا در خاک خود اعلام کرده بود و نیروهای مسلح مصر به صورت پراکنده با سربازان اسرائیلی در امتداد مرز دو کشور درگیر میشدند  و پس از آن ناصر علنا ضدیت خود را با  یهودیان اسراییل ابراز کرد.

ناصر سپس چین را  به رسمیت شناخت که همین امر  باعث شد که آمریکا از وعده پرداخت هزینه ساخت دو سد بر روی رود نیل خودداری کند و شوروی نیز   به طرفداری از ناصر وارد عمل شد و با کمک مالی  و تسلیحاتی خود جلوی تردد  کشتی های تجاری را در کانال سویز گرفت.

حمله سه کشور به مصر زمانی صورت گرفت که شوروی درگیر بحران فزاینده در  مجارستان نیز بود و مایل  بود فرصت را  غنیمت شمرده و با بهره برداری از ناسیونالیسم عربی پای خودر در خاورمیانه باز کند.

از طرف دیگر از آنجا که ناصر از انقلابیون الجزایر حمایت میکرد خشم فرانسه و انگلستان را برانگیخته بود.

  پس از این حمله ، سربازان انگلیسی و فرانسوی در  دو بندر مصر فرود آمدند و کنترل طراف کانال سوئز را به دست گرفتند. ناصر به تصور اینکه بتواند از پیشروی نیروهای متفق به خاک خود دفاع کند دستور عقب نشینی ارتش  از جزیره سینا را صادر کرد.

وی همچنین برای  مسدود کردن کانال سویز

 عدد از کشتی های خود در کانال سویز  را از کار انداخت و یا غرق کرد.

 ناصر همچنین دستور داد چهارصد هزار تن از داوطلبان مردمی  تشکیل شود و صدها تن از گروه های شبه نظامی که بیشترشان از مخالفان سیاسی ناصر بودند و در این شرایط  جنگی با وی متحد شده بودند به اقصی نقاط کشور اعزام کرد.

 با مقاوت این نیروهای نظامی کار به نبرد خیابانی کشده شد.

پس از نبردی خونین  و احتمال  اشغال خاک مصر، دو تن از سران ارتش مصر به ناصر پیشنهاد دادند که خود را به نیروهای انگلیسی تسیلم کند که با مخالفت ناصر مواجه شد و اعلام کرد که ارتش مصر هیچگاه تسیلیم نمیشود و سپس خود  راسا فرماندهی ارتش را به عهده گرفت.

  خود ناصر و چند تن از سران ارتش برای تقویت روحیه ارتش به اطراف کانال سویز رفتند و طبق خاطرات البغدادی یکی از سران ارتش، ناصر ارتش مصر را ویران شده توصیف کرده بود.

دیری نگذشت که سران ارتش مصر که خود را برای شروط آتش بس آماده میکردند با مخالفت ناصر مواجه شدند.

خروشچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی از  تهاجم سه کشور به مصر  انتقاد کرد و فرانسه و انگلستان را تهدید به حمله اتمی کرد.

 در پاسخ به شوروی ، پرزیدنت آیزنهاور به شوروی هشدار داد که صحبت های بی پروا در مورد مناقشه هسته ای فقط اوضاع را بدتر می کند و به خروشچف هشدار داد که از مداخله مستقیم در درگیری خودداری کند.

با این حال، آیزنهاور به فرانسوی ها، بریتانیایی ها و اسرائیلی ها هشدار داد که از  نیروی خود را از مصر بیرون بکشند. آیزنهاور به ویژه از بریتانیایی ها ناراحت بود که ایالات متحده را در جریان نیات حمله به مصر  قرار نداده بودند.

پس از آن آمریکا، هر سه کشور  اسراییل فرانسه و انگلستان را تهدید کرد که در صورت تداوم حمله  به مصر  با تحریم های اقتصادی مواجه خواهند شد.

 تهدیدها موثر واقع شد و نیروهای انگلیسی و فرانسوی دو ماه پس از حمله به مصر عقب نشینی کردند ولی مصر را ملزم به تعهداتی کردند.

 اسراییل چهار ماه بعد در برابر فشار امریکا تسلیم شد و  نیروهای خود را از مصر بیرون کشید و کنترل کانال سویز  به مصر واگذار شد ولی طبق رای گیری در سازمان ملل توانست حق عبور و مرور کشتی های تجاری را بدست آورد.

پس از آن، طبق قرارداهای مخفیانه غرب با اسراییل  بویژه با فرانسه ، ساخت نیروگاه اتمی اسراییل آغاز میشود و تا چند سال بعد اسراییل موفق به تولید بیست بمب اتم میشود .

با خاتمه  اشغال مصر ، ناصر مجددا  کانال سوئز را در مارس 1957 بازگشائی کرد

 در این جنگ در مجموع تعداد دو هزار تن از سربازان مصری در جنگ با اسراییل کشته شدند و تعداد پنج هزار تن از ارتش مصر توسط اسراییل به اسارت گرفته شد.

با اینکه اسراییل تمام اسرای مصری را آزاد کرد  ولی مصر بسیاری از شناسنامه های یهودی مصری از باطل کرد  و بسیاری از آنان را از مصر اخراج کرد. در همان راستا  یکی از سران ارتش مصر بنام ” عامر” ناصر را بخاطر جنگی غیر ضروری سرزنش کرد و نیروهای مسلح را بخاطر نتیجه جنگ مذمت کرد.  

 پایان این جنگ به مثابه پایان امپریالیسم فرانسه و انگلستان بود  زیرا حمله به مصر از ابهت این دوکشور ابر به عنوان دو قدرت امپریالیستی ضربه زد و  چون  برنامه آنان برای ساقط کردن ناصر ناکام ماند  به محبوبیت ناصر در دنیای عرب نیز افزود.

بحران سوئز اولین استفاده از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل بود و نیروی اضطراری سازمان ملل متحد (یونیف) یک گروه مسلح بود که برای نظارت بر پایان جنگ و خروج سه نیروی اشغالگر به منطقه اعزام شد.

 پس از خاتمه جنگ ، ناصر از موضع آیزونهاور رییس جمهور امریکا در حمایت از مصر تقدیر کرد و اشاره کرد که دولت امریکا  مهمترین نقش را در برابر توطِیه سه گانه فرانسه اسراییل انگلستان ایفا کرد.

  بخاطر تلاشهای دولت کانادا در برقراری صلح ، به وزیر  امور خارجه کانادا جایزه صلح نوبل تعلق گرفت . شوروی اما  پس از عقب نشینی جسارت بیشتری دراشغال مجارستان پیدا کرد.

بسیاری معتقدند بحران خاورمیانه و فلسطین و غزه از همین جنگ ناشی میشود زیرا یک سال پس از خاتمه جنگ سازمان” الفتح” به رهبری سه تن از جمله” یاسر عرفات” تاسیس میشود که آغاز تحولی جدید در منطقه  بود .

 سازمان ” الفتح ” سپس هسته های مرکزی خود را  را در کویت و در اردوگاه های آوارگان در اردن ، سوریه ولبنان تشکیل میدهد که هدفشان آزادی فلسطین و نابودی اسراییل بود و لیبی نیز یکی از هم پیمانان آن شد.

 فیدل کاسترو از اولین کسانی بود که از  یاسر عرفات و جنبش الفتح پشتیبانی کرد و  از وفاداران پرو پا قرص عرفات بود و  چریک های فلسطینی را در کوبا تحت تعلیم  نظامی قرار گرفتند.

 

همچنین قذافی طی نطقی شدیدالحنی در تلویزیون اعلام کرد که هزاران نفر از مردم لیبی حاضرند از فلسطینی ها و سازمان الفتح  دفاع کنند.

 

در جنگ ایران و عراقیاسر عرفات از صدام حمایت کرد و صدام نیز برای وی اسلحه و مهمات ارسال میکرد.

فتح به معنای پیروزی است که اشاره ای به  فتوحات اسلام در جنگ  ها از جمله ایران است – معنی دیگر فتح  بصورت مفرد آن  یعنی

 Fatah

نیز به معنای مرگ ناگهانی است. 

بازگشت به بخش اول