محسن ابراهیمی :
اعلام پنج روز عزای عمومی توسط خامنهای بهخاطر قتل حسن نصرالله نشان میدهد که چه ضربه مهلکی بر جریان اسلامی مورد حمایت جمهوری اسلامی در منطقه وارد شده است.
میدانیم که حضور و تحرک “محور مقاومت” در منطقه، نقطه امید بزرگی برای خامنهای از نقطهنظر بقای سیاسی در ایران بوده است و میدانیم که حزبالله رکن اصلی “محور مقاومت” و حسن نصرالله به قول خود خامنهای “پرچمدار برجسته” حزبالله بود. کشتهشدن این پرچمدار توسط دشمنی که خامنهای قرار بود به دریا بریزد، بیتردید یک شکست بزرگ نظامی، امنیتی و مهمتر از همه سیاسی برای اسلام سیاسی و در رأس آن نظام اسلامی و خامنهای است.
حالا که مهمترین عنصر محور مقاومت به قتل رسیده است، خامنهای بهجای رجزخوانیهای آشنا در باره “انتقام سخت”، این بار پنج روز عزای عمومی اعلام کرد و سرنوشت حزبالله را به “مسلمانان و حول و قوهٔ الهی” حواله داد. این یعنی خامنهای بشدت از هرگونه درگیری مستقیم با اسرائیل هراس دارد. اعلام عزای عمومی به جای پاسخ سخت، دو حقیقتِ به هم مربوط را نشان میدهد: اهمیت حیاتی حزبالله و حسن نصرالله برای خامنهای و جمهوری اسلامی از یک طرف و درماندگی و استیصال مفرط حکومت اسلامی در منطقه از طرف دیگر. خامنهای روی لبنان بهعنوان “عمق استراتژیک” حساب میکرد که حسن نصرالله پرچم اسلام سیاسی را از آنجا به مسجدالاقصی خواهد رساند و بر بالای آن به اهتزاز در خواهد آورد. قتل حسن نصرالله ضربه سنگینی به این آرزوی مالیخولیایی زد.
خامنهای عزادار است و مردم شادی میکنند. آنچه در این اتفاقات برای مردم در ایران مهم است، تبدیلکردن وضعیت آشفته و درمانده حکومت اسلامی در منطقه، به سکویی برای هجوم نهایی در داخل است. هر چقدر نیروهای وابسته به حکومت اسلامی در منطقه بیشتر نابود شوند، هر چقدر زیر پای این حکومت در منطقه خالیتر شود و بازوهای تروریستی این حکومت در منطقه تضعیف شوند، همانقدر توازن قوا در ایران برای واردآوردن ضربه کارسازتر بر پیکر حکومت اسلامی به نفع مردم تغییر مییابد. ضربهای که با ساقط کردن حکومت اسلامی فضای سیاسی را برای تعیین تکلیف امثال نتانیاهو توسط مردم اسرائیل و هموارکردن مسیر برای حل مساله فلسطین باز خواهد کرد.