علیه سیاست هویت-محور قبیله گرایی نوین و بحران دمکراسی

 

نوشته‌ی فرانسیس فوکویاما
منتشر شده در Foreign Policy
سپتامبر و اکتبر ۲۰۱۸
ترجمه شیریندخت دقیقیان :

Against Identity Politics

The New Tribalism and the Crisis of Democracy

By Francis Fukuyama

September/October 2018

Foreign Policy

فشرده: آشنایی با انواع نقدهایی که بر سیاست هویت-محور انجام شده می تواند راهگشای کنشگران ایرانی در جنبش زن، زندگی، آزادی باشد تا نسبت به تاریخچه‌ی آزمون و خطاهای هویت-محوری و نقد بن بست هایی که پیشتر در جامعه‌ی جهانی آزموده و سپس تحلیل شده، به شناخت دقیق برسند.  

فوکویاما در بخش اول این مقاله‌ی بلند که ترجمه‌ی چهار قسمت آخر آنرا با اندکی تلخیص می خوانید، شرح می دهد که از اوایل دهه‌ی هفتاد قرن بیستم تا دهه‌ی اول قرن حاضر، شمار دمکراسی های انتخابی جهان از ۳۵ به ۱۱۰ رسید.  شمار مردمانی که در جهان در فقر می زیستند از ۴۲ درصد در سال ۱۹۹۳ به ۱۸ درصد در ۲۰۰۸ رسید.  اما همزمان در بسیاری از کشورها و به ویژه کشورهای توسعه یافته، نابرابری افزایش شدید یافت. همزمان با رشد طبقه‌ی متوسط در کشورهایی چون چین و هند، طبقه‌ی متوسط کشورهای پیشرفته به دلیل روند جهانی شدن و انتقال کارخانه ها به کشورهای رو به توسعه، رو به کوچک شدن رفت. فوکویاما با شرح تغییرات دیگر از جمله اتوماتیک شدن دستگاه ها، مزد کمتر زنان به نسبت مردان و رشد شبکه های اجتماعی و موبیل ها نشان می دهد که چگونه جنبش دمکراتیزه شدن جوامع، کند شد و برخی کشورها مسیر ضددمکراسی را در پیش گرفتند. جنگ های داخلی به ویژه در خاورمیانه مسیر دمکراسی را متوقف ساختند.  فوکویاما می نویسد: “همه‌ی این تغییرات به گونه ای به تغییرات اقتصادی و تکنولوژیک روند جهانی شدن برمی گردند. اما همچنین ریشه در پدیده ای متفاوت دارند: برآمد سیاست هویت-محور.” فوکویاما به مسخ دستورکار نیروهای چپ دنیا زیر تاثیر سیاست هویت-محور پرداخته، اشاره می کند که در قرن بیستم، سیاست با اقتصاد تعریف می شد و چپگرایان بر روی کارگران، اتحادیه ها، برنامه های رفاه اجتماعی و سیاستگذاری های بازتوزیع ثروت متمرکز بودند. اما امروزه آنها بیشتر بر هویت تمرکز دارند.  فوکویاما می نویسد: “امروزه در بسیاری از دمکراسی ها، چپ، کمتر روی ایجاد شرایط برابری اقتصادی و بیشتر روی منافع انواع متعدد گروه های حاشیه ای مانند قلیت های قومی، مهاجران و پناهندگان، زنان، و دگرباشان جنسیتی متمرکز است. این تغییر، سنتی  طولانی را که به کارل مارکس برمی گشت و مبارزه‌ی سیاسی را بازتاب مبارزه‌ی اقتصادی می دانست، کنار زده است”.  او همچنین سیاست هویت-محور نزد راست را نیز نقد می کند. از جمله موضوع هایی که نویسنده در بخش های اول به آنها می پردازد، شکست های سیاست هویت- محور در اروپا و آمریکا است که جوامع را با قصد چندفرهنگی به قطعه های از هم گسسته تبدیل کرده است.

فوکویاما در بخشی که برگردان آنرا می خوانید به جمعبندی راه حل ها می پردازد.

 ادامه مطلب